ﺩﻡ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯼ ﺣﮑﻢ ﻣﯿﺰﻧﯽ!!
ﺩﻡ ﺍﺯ ﺣﮑﻢ ﺩﻝ ﻣﯿﺰﻧﯽ!!
ﭘﺲ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ!!
ﻗﻤﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﺗﮑـــــ ♥ﺩﻝ♥ ﺭﺍ
ﺑﺎ ﺧﺸﺖ برﯾﺪ!!
ﺑﺎﺧﺖ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ!!
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﻝ ،ﺩﻝ ﻧﺒﻨﺪﻡ
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺩﻝ ﺣﮑﻢ ﻧﮑﻨﻢ
ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﺯﺩ ﺟﺎﯾﺶ ﺳﻨﮓ ﺭﯾﺨﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ
ﺧﺸﺖ ﺗﮏ ﺑﺮﯼ ﻧﮑﻨﻨﺪ
گفتم زندگی چند بخش است؟؟
گفت: دو بخش
گفتم کدامند؟؟
گفت: کودکی، پیری
گفتم: پس جوانی چه
شد؟؟
گفت: با عشق ساخت......با بی وفایی سوخت...... با
جدایی مرد...!!
این پست را سکوت میکنم تو بنویس
تو بنویس
از دلتنگی هایت،از دردهایت،از حرفهایت
از هر چه دلت میگوید!
بنویس برایم.....
دیشب با خدا دعوایم شد با هم قهر کردیم
فکر کردم دیگر مرا دوست نداردرفتم گوشه ای
نشستم چند قطره اشک ریختم و خوابم برد
صبح که بیدار شدم مادرم گفت نمیدانی از دیشب
تا صبح چه " بارانی " می آمد .